من دو ماهی هست با ی آقایی آشنا شدم
تو این مدت تا جایی که تونستم صبر کردم و الکی غر نزدم و به هر چیزی گیر ندادم تا چند وقت پیش سر اینکه من میخام به لبام ژل تزریق کنم باهام مخالفت کرد و منم گفتم که اینکارو انجام میدم در آخر بهم گفت اوکی! حالا که اینجوریه من میرم و تورو با افکار رنگی رنگیت تنهات میزارم
من بهش گفتم تو این همه بمن ابراز علاقه کردی پس چیشد!😂
گفت اگه منظورت دوست دارمایی که گفتم من خیلیا رو دوست دارم من ماشینمو دوس دارم کارگرمونم دوس دارم من بهت گفتم دوست دارم نگفتم که عاشقتم!!!
من اصلا پیگیر نشدم و همه چیو کامل دیلیت کردم فرداش با کلی زنگ و پیام مواجه شدم
ابراز پشیمونم کرد و گفت که عصبی بوده که این حرفو زده منم بخشیدم و این حرفو گزاشتم پای عصبی بودنش و اینکه شاید حالش خوب نبوده و...
تا امروز غروب اومد و گفت من هستم میخام بخابم
پنج ساعت گزشت و من باهاش تماس گرفتم که جویای حالش شم اما جواب منو نداد
بد پنج ساعت پیام داد که من خاب بودم و گفت فهمیدم زنگ زدی ولی من گوشیو قطع میکردم که جواب ندم
من بهش گفتم جدی ؟ چون باورم نمیشد اینکارو کرده باشه
برگشت بهم گفت آره من خوایم اولویتمه!
از نظرتون این رفتار درسته؟!
تو دوراهی موندم به روی خودم نیارم یا با حرف حلش کنم یا کلا کات کنم؟
ممنون میشم کمکم کنید نظراتتون برام با ارزش و قابل احترامه