من هر سری یه جام یکم درد میگیره درجا حس میکنم بیماری بد دارم اون سری کلیه هام درد میکرد سونوی شکم و لگن دادم کامل همه چیم اوکی بود ۹ ماه پیش یه توده اندازه نخود تو زیر بغلم حس کردم رفتم سونو گفت بخاطر کیست سینه اس و هر ۶ ماه چک کن من مدام سینمو چک میکردم اخر یه چیزی پیدا کردم از توش و سونو دادم و به جراح عمومی نشون دادم گفت این غدد شیریه این ماه پیش دوباره سونو دادم گفت چیزی نیست لنف نود ری اکتیو داری و کیست سینه هات تقریبا تغییری نکرده نسبت به ۶ ماه پیش ولی یه کیستت ممکنه کمپلیکه باشه اما حدودش مشخصه و خوش خیمه منم رفتم تو گوگل سرچ کردم و اینستا همه جا میگفتن کیست کمپلیکه باید نمونه برداری بشه با اینکه پزشک جراح عمومی گفت من ۱۰۰درصد میگم تو چیزیت نیست بازم استرس دارم الانم از بس زیر بغلمو دستکاری کردم که توش دوباره یه چیزی در اوردم حس میکنم غده س اما دایره ای نیست و انگار فقط قسمت پایینش گرده و به سمت بالا که میره انتهاش مشخص نیست فقطم با دست چپم زیر بغل چپمو لمس میکنم حسش میکنم و وقتی با دست راست همونجا رو دست میزنم انگار یه عضله س ک سفته نمیدونم غدد لنفاویه یا نه اما این استرسمو زیاد کرده دارم میمیرم از استرس دکتر هم چون گفت سمت چپم کیست بیشتری دارم همش درگیر سمت چپم و دستکاریش میکنم تقریبا هیچوقت ارامش ندارم و همش تو استرسم😭حتی جراح عمومی هم بهم گفت انگار توهم میزنی
رمانه
من مجرد بودم یا توده اندازه گردو توو سینم بود دیده میشد حتی
ده سال گذشته هنوز زنده ام اون توده هم خودش رف حس نمیشه
خب اگر شک داری به تخصص مربوط به بیماریت مراجعه کن یا دکترت عوض کن.
عزیزم حتما باید بری روانشناس
مشکل جسمی نداری اصلا خودت هم خوب میدونی گل
اینو جدی ازت میخوام، گوش کن باشه؟
عادت سرچ کردن علائم تو گوگل رو بذار کنار
خیلی تاثیر داره
چون کارکرد مقالات گوگل اینجوریه که باید تو رو بترسونن، بهت بگن سرطان گرفتی، داری میمیری
بعد همه جای سایت هم نوشته ویزیت آنلاین پزشک
بهت استرس میدن که از سایتشون استفاده کنی و وقت دکتر بگیری، ازت پول دربیارن
فهمیدی؟
درحالی که هیچیت نیست
بذارش کنار حتما، برو روانشناس کمکت کنه
تا حالا راجب اختلال وسواس چیزی شنیدی؟تو وسواس داری مقاومت کن دیگ دکتر نرو تموم کن این مسخره بازیارو مقاومت کن اضطرابشو تحمل کن رفته رفته کنترل بیماریت واست راحت تر میشه
من با یه نفر در ارتباط بودم که دقیقا همین مشکل رو داشت
اون پنیک و افسردگی هم داشت، خیلی استرسش بیشتر بود
یه مدت میکروب معده گرفته بود
هر نیم ساعت یه بار ازم میپرسید یعنی سرطان نیست؟ دارو بخورم خوب میشم؟ صد بار از خواب بیدارت میکرد میگفت دلم درد میکنه نکنه خون بالا بیارم
هر روز باید با دکتر حرف میزد که باورش بشه زنده می‌مونه
دستش یه گز گز میکرد میزد زیر گریه میگفت نکنه الان سکته کنم، باید میبردیمش بیمارستان صد نفر بهش بگن چیزیت نیست تا آروم بشه
برو روانشناس زودتر، درمان نشی بدتر میشه
نذار کار به اینجا بکشه
عزیزم منم این مدلی بودم شدید این یه بیماریه که ما داریم اسمش هیبروچوندریاست میل به جستوجو برای اطمینان از سلامتی منم مثل تو میرفتم دکتر و یبار دکتر زنان بهم گفت اون غده تو مغزته.. تو باید بدونی بدنت سالمه بهش دست نزن فکرتو درگیر نکن هورمونا زندن میتونن با فکر تو درد بگیرن سر خودتو گرم کن با کارهایی که برات لذت بخشه و حواستو پدت میکنه کنترل کردن این وسواس سختترین کاریه که تو زندگیم کردم هنوزم گاهی از دستم در میره ولی هعی ادم ما. که سالهاست انجورم و اگر مریض بودم یا غده داشتم تا الان باید میمردم دیگه من نقطه به نقطه بدنمو بررسی میکردم الان میگم یادته همش اعضا و احشام بدنت بود تو الکی میترسی ولی عزیزم این یه وسواس همش ساخته ذهن نترس و آروم باش و از وسوسه های تو ذهنت به خدا پناه ببر درخواست دادم اگر خواستی بیشتر صحبت کنی پیام بده
منم دارم فوبیا بیماری
عزیزم درخواست دادم همینجا صحبت کنیم
