شغلش ازاده یه سری رفت اسنپ کارکرد از طریق اسنپ شماره یکیو ذخیره کرده بود بعد اون رفت کارگاه مبل سازی اونجاهم خب میدونید ک رفت و امد زن و دختر بیشتره
دوسه تا شماره ذخیره شده بود گفت مشترین سفارش دادن اماده کنم
الان میره کارخونه درب سازی بازم شماره یکی دونفرو دیدم توگوشیش. اکبری پروفایلش یه زنه اسمش هم سمیه
چندبار اینجور ک دیدم میگه شماره های من کلا پسرن شاید شمارشونو عوض کردن دادن ب یکی دیگ یاهم کسی دیگ این سیم کارتو برداشته خواهری مادری زنی چیزی
تاحالام چیزی ازش ندیدما من خیلی حساسم روش خیلی😔حالام میگم امشب بیاد بگم دست بزاره رو قران ک اینونمیشناسه؟؟
وای چی کنم تروخدا