سلام
من می خوام طلاق بگیرم دلایلم هم فحاشی و بهونه گیری و شکاک بودن و خساست بیش از حدشه
از همون اول که عقد کردم نسبت بهم بی تفاوت بود تو مهمونی های خانوادگیش منو نمی برد به جایی رسید که عروسیه خواهرش رو گرفتن ولی منو نبرد حتی یه زنگ الکی هم نزد که بیای
به مادرم و پدرم بی احترامی میکنه همش بهم سرکوفت میزنه پشت سر خواهر و برادرم هرجا میشینه بد میگه
وقتی میره جایی کارتاشو میده به مادرش حتی یه هزاری هم پول بهم نمیده تو اون خونه انگار که نوکرشم تو اون خونه که فقط باید غذا درست کنم و تمیز کاری کنم و هیچی پولی نخوام
اجازه نمیده جایی برم منم جایی رو برای رفتن ندارم این اواخر فقط خونه ی بابام و پدرشوهرم میرفتم وقتی میرفتم خونه ی برادر شوهرام بهم میگفت تو میری پیش اونا از مادر و پدر من بد میگی یا میگه تو میری اونجا بهت یاد میدن که با من بدباشی
ما الان نزدیک 1ساله که ازدواج کردیم تا الان چندبار منو از خونه بیرون کرده یا جلوی بقیه با رفتارش یا حرفاش غرورم رو شکسته تازه یه بار هم جلوی خانوادش بهم حمله ور شد که منو بزنه که جاری هام نذاشتن باز دوباره تا خانوادش اومدن من اشتی کردم ولی دیگه تحمل ندارم تو خونه همش اخم میکنه و باهام حرف نمیزنه از همون اول عروسی این طوری بود یا حتی قبل ترش تو دوران نامزدی
خانوادش هم بد بودن باهام همش تیکه همش کنایه همش بی تفاوتی حتی بهم سرکوفت میزدن که از فلانی یاد بگیر چقدر خوبه تو بدی
الان که قهرم همه منو مقصر میدونن میگن شاید تو بد بودی که اینطوری شدین