دوستان اینا خیلی مشتاق بودن بیان یکی از اشناها ننو معرفی کرده بود درصورتی ک خاله پسره هم دیده بودم ولی نپسندیدن بخاطر ای واسطه اشناهه هم میگم کاش زودتر قسمتم شه
داخل رو پدر مادرم شرمندم نمیدونم تیپم بد بود بد صحبت کردم نمیدونم چرا نخاستن😭
^===خوشبختی چون سرابی دور دست ..و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست که هرگز به پایان نمیرسد ===^
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم قسمت نبوده چرا باید شرمنده بشی؟ این افکارم بریز دور. مطمئن باش اونی که خدا صلاح میدونه آنقدر برات خوبه که بعد از اومدن روزی هزار بار خداروشکر میکنی.