انقدر که قورت دادم و سکوت میکردم اینبار بدتر از قبل منفجر شدم
خلاصه نگم که جدل و بحثی شد و اصلا پشیمون نیستم
حالا صحبت اینه خیلی حالم بد بود
به شدت جوری که نفسم نمیومد
با مشت کوبیدم چند بار تخت سینه ام
انگار راهی باز بشه همش صدای ناله میاد
این همون آهه؟ که قدیمیا میگفتن از غم خارج بشه حالش خوب میشه