من هفده ساله که ازدواج کردم. از همون روز اول مادر شوهرم شروع به گدا بازی کرد و اصلا خرج نکرد با اینکه تمام مخارج رو همسر خودم میداد ولی بازم نمیزاشت.
مادرم که خدا رحمتش کنه خیلی کوتاه میومد. همش میگفت ادم تو زندگی باید کوتاه بیاد وگرنه که زندگی نمیشه.
خیلی مشکلات زیادی داشتیم تا اینکه عروسی گرفتیم و رفتیم سر خونه زندگیمون و معنی ارامش رو فهمیدم.دو تا بچه دارم یه دختر و یه پسر. همسرم مرد خوبیه خیلی زحمتکشه درسته یه عیبهایی هم داره ولی خوبیهاش اینقدر زیاده که عیبهاش رو نمیبینم. همش هم میگم تازه خیلی ادم خوبیه که از زیر دست این مادر اینجوری در اومده.روز اول که ازدواج کردیم یه خونه نزدیک شهر داشتیم و یه ماشین پیکان.تو این چند سال با تلاش همسرم و خودم خدا رو شکر زندگی خیلی خوبی داریم. چند قطعه زمین بهنرین نقاط شهر برای سرمایه گذاری خریدیم.واقعا همسرم از جونش مایه میزاره هر روز از هفت صبح تا ده شب میره مغازه و کار میکنه. این رو گفتم که بدونید هیچ کمکمی از طرف خانواده خودش یا من نداریم. هر چی داره خودش زحمت کشیده.مادر شوهرم ادم بسیار بد اخلاقیه و گدا صفت . اگر پولی دستش امانت بدی همون پول خودت رو نمیتونی بگیری. مادر من چند ساله فوت شده و مادر شوهرم یه بی احترامی بزرگی به مادرم کرده و پشت سر بابام و داداشم حرفای خیلی نامربوطی زده. همسر من سربازی نرفت و به خاطر قانون سه برادری معاف شد. حدود 13 سال پیش. یه برادر شوهر کوچیک دارم که الان 30 سالشه و سر هیچ کاری نمیره و کلا تو خونه نشسته و با گوشیش بازی میکنه. پدر شوهرم یه خونه و ماشین بهش داده اونها رو فروخته و گذاشته تو ارز دیجیتال و همه از بین رفتن. الان نه پول داره و نه سر کار میره. حالا بهشون فشار اومده به همسر من مسگن چون تو رفتی معاف شدی و اجازه ندادی برادر کوچیکت معاف بشه الان باید سه میلیارد بدی به داداشت یا یکی از زمینهایی کا داری باید بهش بدی