یکی از همکلاسی های سابق سعی میکنه دلمو به دست بیاره با پیام های گاه به گاه اما مستمرش
از اینور خودم سعی میکنم دل یه بنده خدایی رو به دست بیارم با پیام های گاه به گاه اما مستمرم
هر دوشون هم با شخصیتن .. به همکلاسیه وسط حرفام گفتم از یکی خوشم میاد که امیدوار نشه اما همچنان تلاش میکنه.. به این مردی که دوسش دارم هم ریز و مبهم ابراز علاقه کردم اما منو نرونده از خودش و میدونم شرایط جفتمون طوریه که سخته رسیدنم بهش.. با این حال دوست دارم آروم و از همین فاصله دور باشم و حضورش روتماشا کنم
دلم هم برا اون همکلاسی میسوزه، هم خودم و هم حتی مردی که خودم دوسش دارم.. از همه بیشتر برا خودم.. انگار وسط یه درام غمگینم..
هر سه هم بالغیم و سن کمی نداریم بگم احساسات بچگانه است و فراموش میشه و... زندگی واقعا تو سختی دادن به من تو هرمسئله ای اصلا کم کاری نمیکنه