دوستان من پدر ندارم به همین علت داداشم داره خرجمو میده البته از پول بابام..
چند روز پیش داداشم همینطور دلی رفت با نامزدش با پول خودش برای خونمون غذای دریایی گرفت از ماهی گرفته تا میگو خیلی هم خرج کرده بود
بعد زن داداشم یجوری ناراحت بود که گوشه خونه کز کرده بود انگار پول باباشو خوردیم
یواشکی به داداشم میگه چرا با پول خودت ماهی گرفتی داداشم عصبانی شد یه چیزی بهش گفت ، دختره پاشد رفت انور لباساشو پوشید که بره خونه باباش
یعنی لامصبو یجور کرم زده بود که نگو ،
اصلا این هیچی.. من وقتی هم میخوام از طرف مدرسه برم اردو ،شهر دیگه ، انقدر مغز داداشمو خورد که دختر تنهایی نمیره داداشم از لجش بهم گفت برو اردو
البته یکسری رفتاراش متاسفانه رو داداشم تاثیر گذاشته
نمیدونم چشه حقیقتا چقدر حسود و عقده ایی هست دهن سرویس
البته نمیگم دختره بدیا ها اما خوبم نیست
دوست ندارم بیاد خونمون یا کمتر بیاد ، چجوری بهش بفهمونم که ناراحت نشه یا کز نکنه بره سر خونه زندگیش انقدر سرشو نکنه تو باسن گرامیمون؟
( عروس های گرامی اینجا خواهشا کمپین حمایت از عروس نزنید راه حل دارید بدید )