بچه ها من ۸ سال ازدواج کردم در کنار خانواده همسرم خیلی داستانهای داشتیم تو این ۸ سال مادرشوهرم ار اون دسته مادرشوهراست ک مبخاست منو کنترل کنه جوری بود اگه بهش نمیگفتم میرم کجا اخم تخم مبکرد کنجکاو بود تو هر مسئله ای که حتی بهش مربوط نبود نظر میداد تا مینشستی پیشش شروع میکرد ب حرفایی ک میگن ب در بگو دیوار بشنوه واین مدت کم بیش دچار کمبود اعتماد بنفس وعزت نفس شدم خواه ناخواه مقایسه ام مبکرد وشاید بعصی روزا این حس بهم دست میاد که اینا پیش خودشون میگفتن اره این تاحالا چیزی ندیده اومده کنار ما ادم شده تو رفتار وحرفا میفهمیدم وروی زندگی مشترکم خیلی ناثیر گداشت جوری ک روابطم ب همسرم ب مشکل بر مبخورد وعصبی میشدم ودانا وسیاست دارهم نبودم خیلی روزا دعواهایی شدید میکردم عصبی میشدم ازاین همه رنج منتطر بهانه وبی بهانه دعوا میکردم دلم میخاست از این خونه برم وحتی ب پدرم زنگ میزدم چندروز پیش دعوامون شد ومادرشوهرم حرفایی رکیکی یهم زد وبهم گفت تو عصبی و شلیطه هستی ناگفته نماند منم بارش کردم گفت مردم عروس دارن ماهم داریم تمام محله تو رومیشناسنن ازبس دعوا میکنی میری خونه پدرت قهر واین حرفا باعث شدن احساس کنم همه دور بریام فک کنن من اهل زندگی نیستم ادم عصبی هستم فک میکنن همه با این دید منو نگاه میکنن احساس عذاب وجدان احساس بدرنخور بودن بهم دست داده احساس زندگی بلد نباشی جم کنی حسای بدی یخودم دارم دیووونه شدم
سلام عزیزم....یسری ادما ک بدترینش میشه مادرشوهر وقتی حس کنن تو ازشون سرتری و قدرتت بیشتره و اونا ضعیفن...شروع میکنن از انرژی تو تغذیه کردن و ظاهرا تو هم بهای زیادی بهشون دادی و پیروزم شدن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دیگه هیچ فکر نکن که بقیه این رو میگن یا اون رو میگن...دچار وسواس شدی.
مادرشوهرت هم مثل بقیه س ...یه نظراتی داره و یه انتقاداتی.تا یه حدی درست میگه تا یه حدی هم نه.نظر دادنهاش رو در حد انتقاد بدون و بیشتر توجه نکن که روی زندگیت اثر بزاره
مال خودمون مشتری کجا بود عزیزم چند وقت گداشتیم برا فروش
پس شوهرت هم راضی هست که برید از اونجا،باهاش بحث نکن دختر ،هروقت عصبانی هست اصلا جواب نده که صداتون بیرون نره،موقع دعوا صداتون را بیار پایین ودروپنجره را هم ببند که نشنون،وکلا اروم حرف بزنید تا متوجه اوضاع خونتون نشن تا انشالله برید
یا بدید اجاره جای دیگه اجاره کنید،مردا وقتی نزدیک پدر ومادرشون هستن کمی بی جنبه میشن ،دور بشن بهترن