چند ماه پیش منو شوهرم به خاطر کارهای خواهرش دعوامون شد و شوهرم چاقو کشید و کتک کاری کرد رفتم خونه ی مامانم.مامانم زنگ زد با مادرشوهرم صحبت کنه خواهرشوهرم جواب داد مادرم قطع کرد و زنگ زد به موبایل مادرشوهرم و باز خواهر شوهرم جواب داد مامانمم گفت چرا گوشی دیگران را جواب میدی و دخالت می کنی من با شما حرفی ندارم گوشی را بده مادرت.خواهر شوهرم هم هر چی از دهنش در اومد به مامانم گفت😔مادرم قطع کرد.
بعد چند روز شوهرم معذرت خواهی کرد و آشتی کردیم و من برگشتم خونه و حالا راحت با خواهرش رفت و آمد و بگو بخند و ... داره....
ولی من ذره ذره دارم آب میشم
از شوهرم متنفرم
نفرت و کینه ی عجیبی نسبت به خواهرم شوهرم دارم
ده ساله ازدواج کردم تا به حال یکبار به مادر شوهرم بی احترامی نکردم ولی شوهرم و خواهرش به مادرم خیلی بی احترامی کردن...
دلم می خواد جدا شم...
دو تا بچه ی بی گناه دارم
دارم می سوزم و می سازم...
دعا کنید خدا آرومم کنه
