بچه ها هشت ماه جدا زندکی میکنیم
دوماه طلاق رسمیگرفتیم
شوهرم قبل طلاق گفت بچه پیش تو باشع و خونه وخرجتونو میدم ولی محضری ننوشت فقط تو محضر راجعبه مهریه ووسایل و جهاز نوشت
بجای مهریه چک بهم داده که موعدش چند وقت دبگه هست تو این مدت که خونش بودم خرجی میداد ولی من تماما تحت کنترلش بودم نمیتونستم کسی بیاد خونه منظورم دوستام یا حتی خانوادم مسافرت نمیتونستم برم بچمو هر جایی نمیتونستم ببرم خای سوار متروش کنم اجازت نمیذاد ومیکفت چون خونه و خرجی بهت میدم حق نداری اینکاراروکنی کاملا در بندش بودم حتی من ارایشگرم میگفت حق نداری کار ارایشگاه کنی چون عرایشگری برا خراباست من ختی حق کار کردن نداشتم بخاطر هر مساله ای از بچه باز خواست میشدم چرا مریضش کردی جرا لباسش کثیفه چرا بیرون ساعت ده یازده بیرون بودی چقدرمنت خرجی که بهم میداد میراشت سرم که تو اگه من خرجی ندم میمیری بی کس وبی پناهی الان موعد چکم رسیده میگه جمع کن برو بیرون وسایلم ببر بچه رو بهت نمیدم بخاطر بچه همیشه بااینکه طلاق داده بود باهام دعوا نیکرد دبروز اومد با کفش داخل خونه بهم حمله کرد فحاشی و داد بیداد که برو بیرون وحشی بازی و اینم بگم بخاطر روانی بودنش و دست بزن و خیانت جدا شدم توانایی نگهداری بچه هم در حال حاضر ندارم چون هنوز تو شغلم جا نیفتادم و قصد دارم در اینده خونه بخرم شما باشید بازم خونش بمونم یا بعد پاس شدن چک وسایلمو بردارم برم بچه هم بهش بدم پسرمم بی نهایت باباییه ۲۴ساعت مبگه مبخوام برم پیش بابام چهار سالشه