کم خونی داره، و هر بار میخواد آزمایش بده میگه من هیچ مشکلی ندارم، با اینکه مشخص میشه کم خونی داره ولی میگه من هیچ مشکلی ندارم، نمیخواد اون مشکلی که داره رو به زبون بیاره، فکر میکنه اگه بگه آبروش میره، اصلا به فکر بچه نیست، فقط میخواد شکم خودش سیر باشه، دکتر دارو هم داده برای رفع کم خونی ولی بعضی موقع ها استفاده نمیکنه، واقعا تا حالا همچین کسی رو تو زندگیم ندیده بودم
وقتی به کسی احساس امنیت ندی اینجوری می شه. شما آدم امن اون نیستی. خودت رو بکش عقب. اون توی فضای امنی که قضاوت نشه می تونه منطقی تر باشه.
شاید قبلا با بیان مشکلاتش آسیب دیده و الان دیگه به هیچکدوم از اطرافیانش اعتماد نداره.
وقتی اون بفکر بچش نیس شما چرا باشی.بعدم مطمئنا دارو میخوره ب شما نمیگه شما هم نمیخواد پاپیچش بشی
دایه ی عزیزتر از مادر شمایی
خب دوس نداره مشکلش بیاد بگه، خودش حواسش ب بچه هست چرا فک میکنین بیشتر از ی مادر میفهمین؟
داروی آهنو کسی ک کم خونی هم نداره باید بخوره.ب داداشت بگو ب دکترش بگه ک بترسونش دکتر
لطفاً دایه مهربان تر از مادر نباش
اون مادره خودش به اندازه کافی نگران آینده و سلامت بچه هست حتما جلوی شما اینجوری وانمود میکنه
دایه مهربونتر از مادر نشین لطفا
منم نمیتونم دارو بخورم دست خودمم نیست حتی تو بارداری زیاد نتونستم مکمل و این چیزا بخورم
شاید میخوره
شاید دکتر میره
اما دوست ندارن جار بزنه
شما براش پسته ومغزیجات و گوشت گوسفندی ببر
یا با گوشت غذا درست کن بهش بده بخوره
ببخشید ولی خیلی برای زن داداش و اینا حرص نخور، بچه خودشه اونم بدن خودشه، ولش کن
دیگه دخالت تو زندگی عروستون، حتی ب خوردن دارو رسیده؟
بابا عروستون مظلومه شما هم خوب میتازونین
شما ۲۴ساعته پیش زنداداشتی؟شاید یواشکی میخوره ، اینقد اونو نپاین
اسی مرده 😳😳😳😳😳😳😳😳😳
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
