2777
2789
عنوان

عروسی یه فامیلمونه

421 بازدید | 14 پست

بعد دختره خیلی از خانواده پدرش خوشش نمیاد کلا عموهاشو یه بار دیده. عمه اش به عقده ایه که کلا باهاشون قطع ارتباط کرده و اصلا اینا رو ندیده(چون مادر باباش و این عموها و عمه اش جداست و پدرشون یکیه)  بعد الآنم که عروسیشه دوست نداره اینا رو دعوت کنه(میگه چرا دعوت کنم این همه مدت یه سر نزدن بهمون منم نمی‌خوام محل سگ بدم بهشون الان!چرا برای شادی و خوردن غذا دعوتشون کنم این گداهای بی لول رو) ولی باباش هیییی میگه نه زشته و فلان و بیان! بعد این عموش اینا خانوادتون یه مقدار عجیب و غریبی هستن میگه آبرومو میبرن جلو خانواده شوهرم

میخواد مطمئن شه اگه کسی کارت دعوت نداشته باشه می‌تونه بیاد داخل تالار آخه می‌ترسه باباش بره به اونا بگه بیاید اصلا دخترم راضیه!(باباش یه کمی مشکل داره باهاشون لجه کلا)

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

وا کسی‌کارت با خودش نمیبره عروسیکسی اصلا کارتو چک‌نمیکنه‌دیگه همه میشناسن مهموناشونو دیگه‌وقتی باباش ...

آخه این بدش میاد از اوناااا

اونا هم متقابلاً بدشون میاد منتها بشنون شام میدن فورا خودشونو میرسونن 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792