2777
2789
عنوان

حالم از زندگی تو تهران بهم میخوره

677 بازدید | 62 پست

واقعا از ته ته دلم اصلا دوست ندارم تو این شهر زندگی کنم. زندگی تو تهران اینجوری شده که امروز فکر فردامونیم فردا فکر پس فردامون.از دغدغه و نگرانی بابت کرایه خونه‌های بالا خسته شدم

انگار یه فیلتر‌ خاکستری انداختن رو این شهر پر از دود پر از سروصدا و شلوغی و دویدنایی که تهش به هیج جااا نمی‌رسیم. احساس میکنم زندگی اینجا جریان نداره. همه شدیم ربات. بخدا تهران فقط به درد پولدارا میخوره که از امکاناتش استفاده کنن و هروقتم تنوع خواستن برن هرکجای دنیا که دلشون خواست مسافرت

و منی ک آرزوم اینه برا ۱ساعتیم که شدع بیام تهران

اگر جدت برات مهمه لایک نکن):منو تعلیق نکنید!: جایِ دیگه ای برای رفتن ،برای گفتن ،برای خندیدن،برای درددل ندارم ،مَنمو یه نی نی سایت..):🌱🤚

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اکثر مشاغل تو تهران درآمد دارن

وگرنه باور کن منم تهران به دنیا اومدم دوست دارم دربرم

بدبختی فامیلامونم اکثرا ایران نیستن

پز نیست کسی تیکه نندازه بهم لطفا

انگار آدما تو چهارچوب تنهایی غرق میشن

بقیه ایرانم همنطوره البته بل بدی هواش موافقم

یه دل میگه برم برم       یه دل میگه نرم نرم       طاقت نداره دلم دلم       بی تو چه کنم            پیش ای عشق زیبا زیبا          خیلی کوچیکه دنیا دنیا         با یاد تو ام هرجا هرجا      ترکت نکنم            سلطان قلبم توهستی توهستی       دروازه های دلم را شکستی شکستی         پیمان یاری به قلبم تو بستی تو بستی  با من پیوستی 

من یبار کلا اومدم تهران دلم میخواست هرچه زودتر فرار کنم پاییز بود بطرز وحشتتتتنااکی سرد بود و شلووووغ عصبی شده بودم

مگر می شود دنیا را پاره کرد و از تویش خوشبختی درآورد؟همین است که هست...🖤🩶🤍مردم فوری یک خودکشی را تراژیک می‌دانند، ولی ده‌ها سال درد و رنج روحی غیرقابل تحمل را که منجر به خودکشی شده در نظر نمی‌گیرند.  عشق‌های ممنوعه همیشه بهایی سنگین دارند؛ راهی که به وصال نمی‌رسد اما ردّی جاودانه در دل می‌گذارد. درست مثل شازده کوچولو که معشوقه‌اش را از دست داد اما رنگ گندم‌ها را برای همیشه به یاد او دوست داشت. گاهی ثمره‌ی چنین عشقی وصال نیست، بلکه معنا بخشیدن به ساده‌ترین چیزهاست؛ چیزی شبیه زیبایی جاودانه‌ی رنگ گندم ها.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   asraam  |  2 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  19 ساعت پیش