خونمون یه خیابون فاصله داره دوتا خواهر مجرد دارم که یکی سیزده سالشه و یکی بیست هروقت برم خونشون با ناراحتی که البته بروز نمیدم برمیگردم خونه ام یه دختر هفت ساله دارم که اونجا تا حرف میزنع خواهرام میزنن تو ذوق بچه با عصبانیت باهاش حرف میزنن چشم غره میرن یه کلمه حرف میزنع میپرن بهش از جاش تکونم میخوره ایراد میگیرن ازش دخترمم دیگه میگه نمیخام بریم دعوام میکنن مامان و بابامم میبینن هیچی نمیگن فقط بلدن زنگ بزنن بیا اینجا الآنم مامانم زنگ زد شب کباب داریم بیا منم گفتم نمیام گفت چرا اینبار دیگه گفتم دخترم گفته باهام بد رفتاری میکنن نمیرم مامانم اصلا به رو خودش نیاورد با اینکه باردارم و دلم تو خونه میگیره ولی ترجیح میدم خونه بمونم راستش اونا همینجور فحش میدن حرف عادیشون با فحشه خصوصا اونکه بزرگتره هیچ شعور و ادبی ندارن اصلا دلم نمیخاد برم دیگه شاید هفته ای دو سه روز میرفتم الان همونم دلم نمیخاد دیگه کارم درسته ؟؟
هفته ای یکبار برو
کی گفته ادم باید همش خونه مامانش باشه
ماهی ی بارش کن
هفته ای دو سه روز😳
چه خبره اجازه بدید اونا هم حریم و استراحت داشته باشن
شاید دخترت اذیت میکنه
کمتر برو
چ خبره هفته سه بار
آره نرو
وقتایی میدونی خواهرات کلاس و مدرسه ان بیشتر برو
روان بچت اسیب میبینه
ماهی ی بار برو
زیاد بری کم اهمیت میشی
هفته ای یه بار نصف روز کافیه
هفته ای دو سه روز خیلیه ی بارش کن آخر هفته ی وعده با شوهرت برو بیا
حتما زیا میری
نرو
اگه اینطوری آرامش داری خوب نرو، دیر به دیر برو
آره عزیزم کمتر برو هم خودت و بچت راحتی هم اونا اذیت نمیشن
هم دلشون تنگ میشه دیر ب دیر برین اپن موقع بهتر رفتار میکنن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
