2777
2789

من متولد76م و داداشم 85

ظهر شنبه مامان و بابام دوتایی رفتن شهرستان خودمون اونجا خونه جدا داریم ,

 خونه بابابزرگم هم اونجاست.

من و داداشم ک خونه بودیم و دیروز عصرو خونه رو مرتب کردیم شام اماده کردیم منتظر موندیم مامان و بابا بیاین.

ولی وقتی شب اومدن اصلا روی خوشی نشون ندادن و مارو هم بوس نکردن 

منم پرسیدم چتونه؟؟؟؟؟؟پا پیچ شدم ک چی شده

شروع کردن به حرف زدن 

چه دعوایی شد ما که باذوق منتظرشون بودیم فقط بی صدا گریه میکردیم

البته هردو اخلاقشون تنده و یکدنده و کوتاه نمیان

ولی بیشتر مامان بزرگم و بابابزرگم مقصرن همیشه تا میریم اونجا دعوا میندازن 

مامانم هم زیادی به خونواده شوهر محبت کرده حتی زیاد رابطه ای با خونواده خودش نداره کلا خونواده مامانم کاری بهم ندارن زیاد 

مامانم هم چسبیده به خانواده شوهر 27ساله عروسشون هست همیشه خونه مادرشوهر میشست مرتب میکرده حتب مادرشوهر خواهرشوهرجاری هرکی مریض میشد میرفت پیششون میموند 

مامان بزرگم الان دیگه 5تا عروس داره هنوزم توقعه داره مامانم کاراش انجام بده ولی خب  دیگه من نمیزارم

البته مامانم هم اخلاقش تنده اولش که نباید رو میاد رو داده حالا دیگه با جنگ و دعوا نمیشه درستش کرد

یه چیزیم ک خیلی اذیتم میکنه مامان بابام شبا جدا میخوابن یه چیزی تو مایه های طلاق عاطفی 

البته بعضی وقتا ک دعوا نکنن بابام ک رد بشه پتو میکشه رو مامانم کمکش میکنه ولی ........

نمیدونم چیکار کنم خیلی داغونم هم خودم هم داداشم

متاسفانه هیچ کس ندارم باهاش درد دل کنم همیشه همه چیو ریختم تو خودم و خودمو عای جلوه دادم 

جالب اینجاس همه به زندگی ما حسودی میکنن . خیلیا خبطه میخورن 

مخصوصا به من ولی نمیدونن چقد داغونم

خسته شدم از بس نقش بازی کردم 

دیشب کلا حالم بد بود ولی بخاطر داداشم خودمو کنترل کردم و اوردمش تو اتاقم باهم خوابیدیم فردا تولدشه همش گریه میکرد میگفت حالا تولد منه باهم قهرن نکنه از هم جدا بشن

تو فکر خودکشی بودم دیگه خسته ام 

من که کلا بی احساس شدم دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه ذوق زدم نمیکنه 

نمیدونم چیکارکنم


عزیزم پدر و مادر حق دارن واسه زندگی خودشون تصمیم بگیرن 

شاید تا الان به خاطر شما همدیگه رو تحمل کردن 

به افرادی که به شما حسادت میکنند احترام بگذارید ...زیرا آنها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنانید...

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مطمعنم که جدا نمیشن ......همینجوری ادامه میدن 

تا الان باید عادت کرده باشید بهرحال خوی و عادت ادما رو نمیشه تغییر داد اونم بعد از گذر این همه سال

بنظرم با اخلاقشون کنار بیایدو خودتون رو اذیت نکنید بزارید راحت باشن😁

به افرادی که به شما حسادت میکنند احترام بگذارید ...زیرا آنها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنانید...

شما هم همیشه مجرد نیستید چند سال دیگه تحملشون کنید 

به افرادی که به شما حسادت میکنند احترام بگذارید ...زیرا آنها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنانید...

زن ومردان جنگ کنن ابلهان باورکنن

دعوامیکنن بعدم اشتی میکنن

شماهم کارنداشته باش

جداهم نمیشن چون دوتابچه دارن مطمعنن فکرسروسامان دادن شمان

بعدم شمایادبگیرمهارت زندگی کردن یادبگیردعوانکنی چراازدواج نکنی توزندگی همه مشکلات هست متنهابایدببینی چطورحلش کنیم

به نظر من سعی نکن رابطه ی مادرت و خانواده ی پدرتو خراب کنی ، زیاد هم سخت نگیر همه ی زن و شوهران دعوا دارن ، بعد جدا خوابیدن هم اصلا مسئله ی مهمی نیست

خدایا بابت همه ی نعمتهات شکر ، خدایا خودت بساز تو بسازی قشنگتره ، خدایا برای تو غیرممکن وجود نداره پس غیرممکن های زندگیم رو ممکن کن 🤲🌾💚😘
زن ومردان جنگ کنن ابلهان باورکنن دعوامیکنن بعدم اشتی میکنن شماهم کارنداشته باش جداهم نمیشن چون دو ...

ای خواهر ابلهان باور کنن یا نکنن بچه ها تو این موارد داغون میشن,خدا خودش میانشون الفت بندازه

دشتمان گرگ اگر داشت نمی نالیدم                      نیمی از گله ی ما را سگ چوپان خورده
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792