من رفتم قهر بخدا خانوادم جورییییییییی حمایتم کردن بابام جورییییییی سر یه حرف شوهرمو از شهر ک بیست ساعت فاصله داشت کشوند آورد شهرمون ک اصلا باورم نمیشد
وقتی هم منو فرستاد خونم بابام پیش همه بهم گفت بی صاحاب ک نیستی اینسری بخاطر بچه هات میگم برو ولییییی یدست روت بلند کرد کافیه یه زنگ بزنی میام میبرمت و دیگه هم نمیزارم روتو ببینه و طلاقتو میگیرم
و شوهرمم روش کم شد
الانم چند روزه خاهرشوهرم اومده قهر چهار تا داداش داره مثلا بنده خدا اومده ک تکلیفی روشن کنه
شوهرش زن ضیغه کرده و پول خورد و خوراک نمیده دست بزن داره و...... خاهرشوهرمم عکس شوهرشو ب زن ضیغه ایش تو بغل هم برای این و اون فرستاده
و شوهرشم انداخته بیرون زنشو
خاهرشوهرم اومده خونه باباش
جند روز پیش ک مادرشوهرم دخترشو بیرون کرده بود
خواهرشوهرم خودشو چند روز بود تو انباری حبس کرده بود با بچه هاش
دیروزم برادرشوهرم با داماد حرف زده داماد گفته چون عمسامو پخش کرده آبروم رفته طلاقش میدم
برادرشوهرم هم رفته تا آبجیش خورده زده اونو گفته تو گوه خوردی دست ب گوشیش زدی و عکسارو پخش کردی
گفته حتی کتکتم میزد باید باز میموندی خونت
گفته 37 ساله پیر و خرفت شدی 15 سال خودتو ب گا دادی الان اومدی بری یکی دیگ بگیرتت و........
گفته روزی ک طلاق بگیری من دارت میزنم بعدش
خواهرشوهرم میگفت انقدرررررر منو زد ک.....
میگفت مامانمم وایستاده بودن با بابام