یکی از اعضای خانوادمون حال روحیش خوب نیست بعد من یه دایی معتاد دارم که توهم میزنه اومد اینجا همش کلی حرف و چرت و پرت زد و میخواست شب خونه ما بمونه .چون حال ما بد شد و به مامانم گفتیم . مامانم رفت بهش گفت برو بچه من حال روحیش خوب نیست .اونم قهر کرد رفت . بنظرتون خیلی بد شد ؟ عذاب وجدان گرفتم .مامانم بعدش خیلی ناراحته .ولی خب چون معتاد توهمی هست من ترسیدم خونه ما بخوابه .