2777
2789

تقریبا ۹۰ درصد دعوامون تقصیر اینه

خسته شدم از دستش 

من ماشین دارم بابام خریده 

برادر شوهرم ماشین خودش میده خانواده زنش

از مال مت استفاده میکنه یا شوهرم

رفته بودم خونه مادر شوهرم

کلیدم رو اپن بود رفته بودم بالکن پیاز بیارم

دیدم پا شده رفته با ماشین من بدون اجازه

رفته بازار تهران

دیدم ماشین یکم زدگی داره بهش گفتم

گف نه کار من نیست من نزدم و گفت ندید بدیدی

دست به ماشینت نمیزنم زن داداش

اون روز رفتم جهیزیه بگیریم منو شوهرم

میخواستم فر بخرم

دیدم جاریم زنگ میزنه میگه شوهرم ناراحته 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم گفتم خدا چرا ناراحته چیکار کردم

گفتش ینی چی رفتید جهیزیه بخرید شوهر من

نکردید داداش بزرگ تو خانواده شما معنی نداره

اما واس ما داره 

گفت باید برای خریدای خونه لوازم خونه بیاد

هیچی نگفتم قط کردم

تا امروز برادر شوهرم بهم زنگ زده میگه ماشینتو بده

بریم شمال این هفته تعطیلاته بچه هام اذیتم میکنن

بچه بزرگش زنگ زده من تو رو خدا زن عمو ماشین بده

این هفته تعطیل شده بریم شمال 

مونده بودم چی بگم

فقط و فقط و فقط خودت مقصریم و فقط هم خودت میتونی از پسشون بر بیای.. 

چطور روش میشه ماشین تورو بگیره.. ؟؟؟! 

اصلا رو نده 

یکبار هم محکم و قاطع بگو ماشین تو نمی‌دی... 

Jujeh_tala سابق هستم. کاربری ده سالم به خاطر ... تعلیق شد،😔
عجبا .شوهرت هیچی نمیگه؟

ن هیچی امروز بهم گفت خانواده ی شما بی در و پیکر کوچیک تر و بزرگ تر حالیتون نیست من داداشمه باید بدم تو نمیدی خودم میدم برن شمال

درحالی ک قراره خودمون بریم ولی الان میخاد بده دستش 

جارییم هی میزنگه میگه بیاید شمام 

بعدش میگه ماشینتو بده بعدش می‌بریم کارواش اومدنی تمیز تحویل میدیم منم گفتم ماشین خودتون چی گف دادم دست برادر زاده ام ینی جاریم گفت

گفتم خب ی ساله دست اونه چرا نمی‌گیرید ناراحت شد قط کرد

منم گفتم خدا چرا ناراحته چیکار کردمگفتش ینی چی رفتید جهیزیه بخرید شوهر مننکردید داداش بزرگ تو خانواد ...

ول کن تورو خدا

قبل ازدواج با شما چه طوری شمال میرفتن همون مدلی برن

جهیزیه چه ربطی به برادر شوهر داره؟!

بگو خودت ماشینت رو میخوای و دیگه کلا تلفن هاشون رو خیلی کم جواب بده

ول کن تورو خداقبل ازدواج با شما چه طوری شمال میرفتن همون مدلی برنجهیزیه چه ربطی به برادر شوهر داره؟! ...

دارم سکته میکنم میخام بمیرم 

خسته شدم خیلی طایفه ایی زندگی میکنن

همیشه خونشون پره مهمون میرم خونه مادر شوهرم کم کم ۱۲ نفر اونجان همه جا باهمن 

تو همه چی دخالت میکنن ب شوهرم گفتم طلاق میخام

نمیتونم دیگ ادامه بدم


ن هیچی امروز بهم گفت خانواده ی شما بی در و پیکر کوچیک تر و بزرگ تر حالیتون نیست من داداشمه باید بدم ...

اینا بزرگ تر و کوچک تر نیست هاااا بلکه گوش های طرف مقابل رو مخملی فرض کردن هست و سواری گرفتن


ن هیچی امروز بهم گفت خانواده ی شما بی در و پیکر کوچیک تر و بزرگ تر حالیتون نیست من داداشمه باید بدم ...

تو نده بزار شوهرت ماشینشو بده .تو هم ماشینتو حتی دست شوهرت نده بلاخره شوهرت یه جا خسته میشه 

تا خدا هست به عالم چه نیازست 

هرجا میرن باهم میرن بخدا اون روز زنگ زدم مادر شوهرم دعوت کردم واسه پارک جوجه ببریم پیک نیک 

یهو دیدم همه ی خواهراش اومدن 

۷ نفر بودن من جوجه ام سهم ۴ نفر بود

گفتم کاش از قبل میگفتی


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز