یهو گفتم این انگشترمو بفروشم چند میشه
اینم گف ینی چی هی اینو میگی و فلان
بعد کلا حرف نزد
گفتم چرا حوصله نداری گف نه اوکیم چیزیم نیست
ولی مطمئن بودم چیزیش هست
منو گذاشت خونمون و رفت
اه خیلی عصابم خورده فروش انگشترم همینجوری بهش گفتم
چون مدلشو دوس ندارم