سلام
هیچ وقت فکر نمیکردم یه روزی بخوام درباره خانواده شوهر تاپیک بزنم ولی ماشاالله الان مدام دارم فصل های جدید میزنم
پیرو تاپیک قبلی من با خانواده همسرم تویه ساختمون زندگی میکنم و تقریبا هر ماه یه قهر و دلخوری بین اونا و همسرم پیش میاد من هیچ وقت خودمو قاطی نمیکنم ولی همیشه انگار من لیدر باشم آخرش میشم آدم بده
چند وقت پیش برای ما یه اتفاقی پیش اومد که البته به دلیل بی توجهی مادر شوهرم بود ولی خوب خدارو شکر به خیر رفع شد بعد خانواده شوهرم بیشتر از خانواده ی من همراهمون بودن حالا هفته ی گذشته خواهرم و مامانم اینا خونه ی ما بودن پدر همسرم بهش گفته که خیلی براشون مهم بودی الآنم دعوتشون میکنی اینم باهاشون دعوا کرده من بعداً فهمیدم به همسرم گفتم به حرف هاشون توجه نکن و بی احترامی هم نکن ولی همسرم خیلی اتیشش تند بود بعد الان امشب به من میگه هفته آینده مادرم اینارو دعوت کن منم یه باشه ی شل و ول گفتم ولی خودش متوجه شد بهم برخورد به نظرتون چیکار کنم واقعا سردرگمم