ازرروزی که دختر داییم که ۹سال ازم کوچکتره ازدواج کرده من دلم خیلی شکسته خسته ام غذا نمیخورم لاغر شدم هرروزم گریه میکنم خونوادمم خسته شدم چزا باید اینده من تنهایی میبود چرا من نباید عشقو تجربه میکردم چرا؟کاش نمیبودم کاش واقعا دلم شکسته دعا کنید تاقبل از عروسی این دختر فامیل من نباشم 😔خسته ام
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.