این یه چیز عادی بود برام
اصلا احتمال نمیدادم که کاری بخان بکنن
در هم باز بود بیشتر اوقات اخر سر بابام خودشو میخاست بشوره در میبست
من یه سری به دخترعموم گفتم انقد تعجب کرد گفت مامان بابای من جدا میخابن از هم اونم با لباس مناسب در صورتی که مامان من خیلی وقتا لباسشم در میاورد
الان که فک میکنم از نظر خیلیا بی حیاییم ولی خدایی همه از ادب ما تعریف میکنن