به نابه دلایلی مدتی از شوهرم دور بودیم و این دوری به شدت از هم دیگه سردمون کرده من چند باری سعی کردم با شوخی و نمیدونم نازو لوندی و اینا باز این سردیو برطرف کنم ولی شوهرم بیشتر نادیده میگرفت و خیلی بهم بی احترامی میکرد هم جلو خانوادش هم خونه کلا ادم خود شیفته ایه خیلی و اینکه من کلی بلا سرم اومده تو این مدت از یه طرف تلگرامم هک شده از یه طرف پسر دو سالم پاهاش شکسته و بهانه گیری میکنه همش نق میزنه دیشبم پریود بودم از یه طرفم پسرم گریه میکرد اومد با تشر گفت خودت حواست نبود پسرم خورد زمین خودتم الان جمعش کن منم دیگه کنترلمو از دست دادمو هر چی میتونستم زدمش ولی نمیدونم چرا دلم خنک شد
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
به نظر من هیچ فردی چه مرد چه زن با روان سالم کسی رو کتک نمیزنه
الان یکی میومد میگفت زنمو زدم ایول و افرین میگفتن؟
من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "
کسیم با روان سالم نمیاد بگه اینهمه فشار حقته چون خودش میبینه بابت پسرم چقدر در عذابم ولی اون همش سرش ...
اره خب اینم حرفیه. در کل با رفتارای خشونت امیز مخالفم. خشونت چه به جسم ضربه بزنه چه به روح و روان. همسرتم انگار بازی روانی درپیش گرفته
من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "