2777
2789
عنوان

حرف پدرومادرم و ناراحتی من

144 بازدید | 10 پست

من پسرم خیلی بعضی وقتا لجباز وفضول میشه یسری اوقاتم خوبه

حالا خونوادم فقط همین نوه ودارن

دیشب خونشون بودم باخونوادم تامغازه رفتم گیر داد ساعت برام بخر منم پولامو جمع کرده بودم فرشینه بخرم نمیخواستم کمشون کنم قبول نکردم خلاصه همینطور موند جیغ وداد وگریه که ساعت میخوام برگشتیم خونه پدرم هم ساکت نشد منم باردارم وحالم خوش نبود دیگه تحمل گریهاشو واذیتاشو نداشتم

به برادرم گفتم بیا منو باماشین ببر همون مغازه ساعت وبراش بخرم

پدرم گفت توکه میخواستی بخری از اول میخریدی

گفتم خب حالا چی میشه دادشم بیاد تامغازه بامن

بعد پدرم باداد وعصبانیت وحالت یجور ادم اضافیم انگار گفت یلا پاشو پاشو من میبرمت مامانم داد زد گفت پاشو یلا برو دیگه

منم ناراحت شدم ازرفتارشون

گفتم نه نمیخواد دیگه نمیرم

پدرم گفت همینطور که اذیتمون میکنی این بچتم داره اذیتت میکنه

خیلی داغون شدم منم صداموبردم بالا جوابشو دادم گفتم چرا نفرین میکنید بچس خیلی ازاین بچها بعضی وقتا لجبازی میکنن واذیت

خلاصه ازاین حرف دلم خیلی شکست این حرفو بارها مامانم قبلا هم گفته

حالا بیایین بگم براتون که من چ اذیتی براشون داشتم اصلا

من از پدرم هیچ محبتی ندیدم خیلی خشک وبی اخلاق بودولی خب بهمون میرسید من توسن ۱۳ سالگی مریضی ضعف اعصاب وتشنج یهو گرفتم وزیرنظر دکتر موندم و دارومیخوردم اون مدت خیلی عصبی و پرخاشگر بودم وپدرمم همش میخواست محدودم کنه که ارایش نکن به خودت نرس

منم توسن کم تومسیر مدرسه شوهرم منودید و اومد خواستگاری منم که کمبود محبت شدید داشتم گول خوردم وقبول کردم وبه خونوادم اسرار میکردم که قبول کنن خلاصه من توسن ۱۶ سالگی عقد وازدواج کردم واین اغاز بدبختیم بود

که کلی مشکلات وچالش ها باشوهرم داشتم وتامرز طلاق هم رسیدیم

این وسط خونوادمم چون میومدم قهر وشوهرم اذیت میکرد اوناهم اذیت شده بودن ولی خب این دست خودم نبود شوهرم درست نبود ومن کلی اذیت وداغون شدم

توسن کم وارد دنیای متاهلی وبچه داری شدم و مشکلات زندگی والان ۲۴ سالم شد وهیچی از جوونیم نفهمیدم

حالا خونوادم اینو میگن اذیت درصورتی که میتونستن اصلا قبول نکنن من ازدواج کنم و باید بهم خداقوت بگن بااینهمه سختی که توسن کم کشیدم

حالا بگید اینا واقعا خیلی اذیت بودم برا خونوادم که اینو همش میگن؟

اونا انتظار دارن بچه لال باشه وهیچی نگه و همش طبق میلشون باشه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همه بچه ها اذیت میکنن توهم سعی کن به همه خواسته هاش جواب مثبت ندی بعدا خودت اذیت میشی

درمورده خانوادت هم حتما ازرو عصبانیت این حرفو زدن ولی خب منم جات بودم ناراحت میشدم وگله می کردم چون تاثیر داره بعدا خودشون میان ازدلم درمیارن

ببین اگه در مقابل خواسته های الکی بچت کوتاه بیای ،خیلی اذیت میشی و در نهایت یه بچه لوس وننر بار نمیا ...

کوتاه نمیومدم خیلی وقتا کوتاه نمیام

اما ایندفعه خونه خودم نبودم 

خونه پدرم بود و گریه هاش و میدونستم اونا هم تحمل نمیکنن ومیخواستم فقط ساکت شه ومنم باردارم تنگی نفس داشتم وبیحال بودم توان نداشتم گریه هاشو تحمل کنم اونم اولین باره اینقد سر یچی اینقد گریه و اسرار کنه

همه بچه ها اذیت میکنن توهم سعی کن به همه خواسته هاش جواب مثبت ندی بعدا خودت اذیت میشیدرمورده خانوادت ...

منم جواب بدم وگله کنم تازه ناراحت وقهر میکنن

وباید من برم باشون اشتی

اما این دفعه تصمیم دارم مامانم زنگ زد بهش بگم چرا همش این حرفو میزنید مگه من چه اذیتی داشتم سرنوشتم اینطور بود ک باازدواجم اذیت بشم

من چی دیدم از جوونیم مثل بقیه دخترها رفتم سرکار و درس ودانشگاه وتفریح هیچی ندیدم ازجوونیم

منم جواب بدم وگله کنم تازه ناراحت وقهر میکننوباید من برم باشون اشتیاما این دفعه تصمیم دارم مامانم زن ...

آره گله کن ازناراحتیت بگو بزار درک کنن خانواتن باید پشتت باشن نه این که همش بهت سرکوفت بزنن من که بااین کاراجواب گرفتم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز