بهش میگم خب مشکل من چیه میگه من دوست دارم تو خوبی ولی کمرم درد میکنه خستمه پام درد میکنه
×حالاکارش پشت میزیه
به جاش الان چند روزه میگیرمش تو اتاق میبینم داره فیلم میبینه خستم شد ازش
۲۶ سالشه خو چمرگته خسته ای
خیلی اخلاقای گوهی داره خسته شدم
میگم زباله رو بنداز بیرون ما اپارتمانیم میگ خستمه دعوامیشه یروز قهرمیکنه بخاطر زباله
بش میگم میری دستشویی پشت سرت اب بریز میگ مگ من بچم میگم منم مجبورنیستم گ بشورم
سه روزه خودشو خفه کرده مغازه نمیاد
میدونم اهل خیانت نیس میشینه بازی میکنه
موهای بدنشو دیر به دیر شیو میکنه بش میگم عصبی میشه میگم بدنت بو میگیره میگ باشه حالا پامیشم
حالا کی سه روز بعد
بنظرتون با خونوادش حرف بزنم اگه میخواست درست شه تو این۳سال درست میشد
میگ من بچه نیستم یادم بدی خاک توسر