فکر که میکنم میخوام از خجالت بمیرم چند سال پیش پسرخاله مادر شوهرم اومد خونمون یه مرد شصت ساله بعد منم رفتم بهش دست دادم یهو هول شدم بوسش کردم نه یکی نه دو تا سه تا یا خدا قیافه مرده دیدنی بود شوک شده بود گفت عیب نداره دخترمی
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو کردی با ما تو بمان و دگران وای به حال دگران