2777
2789
عنوان

پدر🥲🖤

63 بازدید | 4 پست

میدونی من وقتی پنج ساله ام بود پدرم رو از دست دادم

من پدرم رو خیلی دوست داشتم دراین حد که شب ها اگه دستش رو نمیگرفتم خوابم نمیبرد🥲

بعد از اون‌هروقت میدیم که بعد مدرسه باباها اومدن دنبال بچه هاشون خیلی دلم میگرفت

الان که نوزده سالمه و خودم یه بچه یکساله دارم

خواهرشوهرم یه سال ازم کوچیکتره همیشه جلوی من باباش رو بغل میکنه

حتی یبار جلوم نشسته میگه بابا داشتن خیلی خوبه مگه نه زنداداش

ینی اون لحظه فقط گریه نکردم😭

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اینجور رفتارها همش الکیه دور از چشم شما چشم دیدن همو ندارن فقط میخوان اذیتت کنن کلا عروس و خونواده شوهر باهم نمی‌سازن هرکی میخواد اون یکی رو بسوزونه من فقط نمیدونم با این اوصاف چرا میگن ازدواج خوبه؟ هرکی رو میبینی تو زندگی متاهلیش یه زخمی خورده . من که به این جمله شک دارم که ازدواج امروز مقدسیه همون قدیمیا هم به هم حسادت میکردن و حتی همدیگرو می‌کشتن داستان اماما و پیامبرا رو بخونی همین دعواها و حتی قتل بخاطر حسادت وجود داشته.  من که این جمله رو دیگه قبول ندارم که ازدواج مقدسه. هر کی میخوان زندگی اون یکی رو خراب کمه . اسی اینجور رفتارها همیشه بوده و هست کلا ازدواج یعنی دق دادن همدیگه ازارو اذیت کردن همدیگه من خودم جدا شدم بخاطر همین دخالت‌ها و اذیت و آزار خونواده ها و فامیل.  انگار وقتی ازدواج میکنی تو تله میوفتی و هرکی از راه میرسه آزارت بده. من که کلا قید ازدواج زدم دیگه سمت ازدواج نمیرم چون ازدواج از دید من یعنی جنگ  اعصاب 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز