اولش که وارد رابطه شدیم ابرار احساسات نمیکرد یعنی سرد بود دیدار داشتیم یه روز درمیون یا زنگ ولی اصلا سرد بود میگفتم دوست دارم بعضی وقتا میگفت میدونم حالا دوماه از رابطه گذشته بود اینطور بود خلاصه این خیلی سرد بود دلیلشم این بود فکرش جلی دیگه بودش چون اون اوایلم باهاش خواستم اوکی شم راجب گذشنش گفت که خیلی دوسش داشته طرفم رفته ازدواج کرده دیده این بگیر نیست وارد رابطه شدی با کسی که راجب گذشتش چس ناله کرد کنسل کن از همون اول راه
گذشت تا یه کات افتاد پسره عوض شد خوبتر شد بخاطر من ماشین گرفت ببین میگن پسرا ماهای اول رابطه خوبن درست میگن این منو ۴روز یکبار میدید سردشدنا کم کم شروع میشن اول زنگ کم میشه بعد دیدن بعد تایم دیدن تایم گم تلفنی حرف زدن بمدت کلن زنگ نمیزد یا معمولا اینو میگن تو چرا زنگ نمیزنی تو چرا نمیگی بریم بیرون اینا الکیه عوضم بشی باز همونالکی میگن سرمون شلوغه اما اگه کسی کسیو بخواد مخصوصا پسرا هرطوری شده میبینن سوالی چیزی خواستی راهنماییت میکنم راجب پسرا