عزیزم خونه قبلیمون همسایه واحد پایینمون خیلی پرسروصدا بودن، خانومه همیشه پنجره اشپزخونش باز بود، و صداش تو خونمون، در ورودیشونم باز میزاشتن،ماشبن جلو در پارکینگ پاذک میکردن، اهل مهمونی، محرم و صفر و ماه رمضونم اهنگشون بالا بود خیلی بالا،، در ورودی خونه رو با دست نمبستن، باد درو میبست ساختمون میلرزیددوسال اخر دوست پسرم داشت با اینکه همسر داشت و میاورد خونه، یه بار زنگ زد گفت پسرت میدوه صدا میاد، منم گفتم باشه شما هم ایشالله رعایت میکنید از این به بعد، عصبانی شد از من که ما باید راحت باشیم و تلفن روم قطع کرد
همه اینها بماند من و همسرم تذکر ندادیم تذکر ندادیم تا تولد پسرم بود ما اهل اهنگ نیستیم مهمونامو تو راه پله دید بهشون گفت خودشون کمن مهمونم دارن و چندتا حرف درشت،،،
مهمونام برام خبر اوردن، باز تحمل کردیم
دوسال بعد مهمون عصرونه ای داشتم دونفر بودن یه مادر و بچه
باز اینارم تو راه پله دید غر زد
بعد یه مقدار از اومدن مهمونم نگذشته بود دیدم در میزنن، وای بگم دوست پسرش اومده بود بالا که ما میخوایم بخوابیم اذیتم شما مهمون دارین،، منم برخورد کردم که دیگه نبینم بیای دم خونمون،، زنه از پایین خیلی منو فحش بارون کرد
بعد به همسرم خبر دادم پلیس ۱۱٠زنگ زدیم، پلیس گفت
سه مورد اگه از همسایه ناراحتی
یک دم در خونه احازه نداری بری گلایه کنی،
یا باید تماس بگیری، یا پیام بدی
دو به مدیر ساختمون بگی
سه به پلیس اطلاع بدی
دم خونشون نرید که ممنکنه دعوا و بحث و درگیری پیش بیاد