دیروز عصر دلم گرفته بود پاشدم با یکی از فامیلامون رفتیم پارک همینکه نشستیم ی خانواده دیگه امدن کنارمون نشستن خیر سرمون شام از بیرون گرفتیمو اینا بچه کناریمون هی لیوان یکبارو با خاک پر میکرد میریخت اینور انور پرت میکرد رو کسایی که از پیاده رو رد میشدن تازه شروع کرده بودیم بخوریم ی لیوان خاکو پرت کرد وسط سفره همه چیمون شد خاکی رفت تو چشای پسرم اعتراض کردیم مادرش گفت ندیده حتما فقط همین از دیشب انگار ی تنفر ازشون تو وجودمه یعنی بچه رو تو خیابون ببینم نصفش میکنم بچه بچه ام نبود ۸. ۹ سالش بود حتی ی معذرت خواهیم نکردن خانوادش دیدن قشنگ ما همه چیو ریختیم وسط سفره بردیم انداختم اشغالی
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!