شوهر من عاشق مادرشه های اینو بهتون بگم شوهرمن هرازگاهی م ش ر و ب میخوره با دوستاش بعدش ی روز مادرشوهرم برگشت بمن گفت چشمای شوهرت قرمز شده بود بهش گفتم بخاطره همون نوشیدنی الکی ک میخوره برگشت گفت ب تو ربطی نداره گوشیمو میکوبم سرتا مادرشوهرم اینو چندین بار بمن گفته توقع داره من برم ب شوهرم بگم نصبحت کنم ولی من هرگز نمیکنم چون وقتی من با پسرش.دعوام میشد پشت پسرش بود هیچوقت منو در شرایط سخت حمایت نکرده شوهرم بگیره اونو بزنه من باز نمیگم نزن من بد جنس نیستما بخدا مادرشوهرم خیلی پشت منو خالی کرده
الکی بگو باشه ولی نکن😐
جوابش بگو من چیکار کنم
باز خوبه سنگت نزده
فقط پشتت رو خالی کرده
منم عاشق مادرم هستم ولی روزی ۴ بار سرمشروب دعوا میکردیم
الان که یادم میاد از خودم بدم میاد
خودشون بچشونو تربیت نکردن از تو توقع دارن ؟
وای عزیزم حالا نه به خاطر مادر شوهرت به خاطر خودتم که شده جلو شوهرت وایسا مردی که با مامانش اینجوری برخورد کنه وای به حال زنش
چقد خوبی
فکر کنم من خیلی وحشیم اگه به من میگف یا من جات بودم جرش میدادم
مال منم اولا میومدن میگفتن اینو بگو اونو ، نزار اینجا بره فلان ...
منم ساده یه بار گفتم دعوای اساسی شد با همسرم بعد گفتم خانوادت گفتن زنگ زد با اونا ام دعوا کرد ولی یاد گرفتم دیگه با نظر این و اون به شوهرم گیر بیخود ندم
عاشق مامانشه بد با نصیحت مامانشو میزنه🤔 نمردیمو معنی عشقم فهمیدیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
