جوونیا وجاهلیای مختار واسه ناریه بود
بزرگ کردن خواعر مختار با ناریه بود.
وقتی یکم مختار جاافتاده شد رفت پیش زن دومش وزندگی با ارامشش با زن دوم بود.دوباره وقتی سودای جنگ و اینا به سرش زد اومد پیش ناریه.
توفیلم مشخصه که ناریه چقد مختارو دوس داره هی بهش میگه بیا بشین زندگی کنیمدنبال دردسر نرو
مردم کوفه بهت کمک نمیکنن بزار در ارامش باشیم.
اما تو فیلم همش ازش بد میگن😕