سلام خانوما دختر عمو شوهرم همسایمونن خیلی همشون زبون دراز و ببخشید بی ادبن اصلا بزرگتر کوچیکتر حالیشون نیست حتی به مامان بزرگ شوهرمم کلی بی احترامی میکنن(دختر عمو حق شوهرم نیست)ولی مثلا از بچگی پیش هم بزرگ شدن و اینا ولی شوهرم چشم دیدنشون رو نداره اینقدر همه ازشون بدشون میاد بعد این سلیطه فوش پدر بهم داد منم کم نیاوردم ولی خب نتونستم مثل اونم پتوپاره باشم همه چی به زبون بیارم بعد این خانوم چندوقت دیگه عروسیشه به شوهرم گفتم من عروسیش عمرااا اگه برم تو هم نباید بری گفت واسه چی نرم داماد دوستمه(فامیلشونم هست) فامیلیم مگه من بخاطر اون سگ میخوام برم.تو دعوای منو این خانوم طرف منو گرفت حتی گفت کم بارش کردی و با مامان باباش دعوا کرد که چرا اونا چیزی بهش نگفتن.الان خیلی ناراحت و عصبیم که میگه عروسیش میرم بنظرتون چیکار کنم؟