ما داشتيم صحبت ميكرديم ك پسر دوستم از شوخي منو با فاميلي شوهرم صدا كرد بعد من متوجه نشدم جواب دادم بعد گف خاله من با فاميلي عمو (شوهرم)صدات كردم من خنديدم گفتم من ك فاميليم نوري نيس اعتماديه بايد اعتمادي صدام كني بعد ديگه مسخره بازي در آورديم اونا با فاميلي شوهرم منو صدا ميكردن منم ب مسخره جواب نميدادم يا حواسم نبود جواب ميدادم ميخنديديم بعدش