من خودم آدم صمیمی با خانواده شوهرم نیستم
ولی ایشون جوری رفتار کرده اونا حس میکنند من آدم خیلی متکبر هستم و اصلا باهام روابط عادی هم ندارن
تا یک چی میشه تنها میره و سری میزنه
مادرش تا من برسم میره رخت و لباس عوض میکنه
البته بگمما سرزده نرفتیم ولی گاهی وسیله چیزی بخواهیم بدیم جلوی در ۳ ساعت زمان میبره من میفهمم لباس عوض کرده
با خواهرشوهر و جاری مجلسی و مناسبتی با فاصله سلام و علیک
باور کنید اصلا غریبه ام باهاشون
کلا اونام سردن ولی خب من زبان بدنم صمیمی نیست
و اینم بگم شاید فکر میکنند شغل خوبی دارم یکجوری احساس کمبود میکنند شاید
گاهی میگم ما عادی نیستیم