دوستان این موضوع رو باور کنید کاملا حق با ماست
مادرم وضع خوبی داره و همیشه ب زنداییم کمک میکرد وقتایی که داییم یه مشکلی داشت زنداییم رو میبرد با خودش مسافرت بهش میرسید مغازه زنداییمو همه جا تبلیغ میکرد
بعد دوستان این زندایی پفیوز شیشه خورده داشت با خواهراش که اوناهم دو تا خرابن مینشست دایی گاومو پر میکرد ک اره خواهرات خیلی دیگه ازادن همه جا میرن فلانن برو بهشون گیر بده ب هر چی ک میپوشن یا مثلا تهمتای زشت میزد ب مامانم و خالم اینا
یه روز بلند شدم با ماشین رفتم در خونه مامان باباش چون اینو خواهراش هم اونجا بودن ….بقیش بیاین بگم