سلام
عید خانواده ی دایی و خاله های همسرم اومده بودن خونمون شب نشینی
بعد حرف از سریال ستایش شد.... گفتم مامان من هنوزم بعد این همه تکرار بازم میبینن (مثلا خواستم بگم برا من حوصله بر و تکراری شده و عجیبه که مامانم میبینه )
زندایی همسرم که تازه عروسه.... برگشت گفت عه! منم میبینم
و اون طرف خاله جون ها هم گفتن که اونام میبینن......
حالا اون ستایش بود...... مختار که جای خود دارد....... حتی پسر ۱۱ ساله ی منم نگاه میکنه