ماشینم از دیشب خراب شده بود باید هولش میدادی روشن بشه بعد رفتیم خونه دوستش خواستیم برگردیم باز ماشین من روشن نمیشد خب کلی هولش دادیم. بعد شوهرم جلوی دوستش کلی سر من داد زد. منم ناراحت شدم. وقتی سوار ماشین شدیم داشتیم میرفتیم خونشون بهم گفت این چ ماشینیه داری خرابه و بدرد نمیخوره اگ به من باشه سوار این ماشین اصلا نمیشم این چیه اخه. منم خیلی ناراحت شدم بهش گفتم میتونی سوارش نشی کسی مجبورت نکرده. زد کنار پیاده شد منم نشستم پشت فرمون برگشتم خونمون. اینم بگم ک ما عقدیم