نمیدونم چرا ولی واقعا اذیت میشم و شب از گرما خوابم نمیبره چون باد کولر ب اتاق نمیاد از اون طرفم صبح ک بیتار میشم از مادر شوهرم خجالت میکشم چون نمیدونم تا غروب باید چیکار کرد و همینجور رو مبل میشینم البته بگم ک مادرشوهرم با شناختی ک تا الان دارم ازش خیلی خانوم خوبیه
ب نظرتون چیکار کنم چطور یسریا میرن مدت ها میمونن
و کلا من تو این 5 ماه 3 شب خونشون خوابیدم شب و امشبم همسرم کلی خواهش تمنا کرد من ساعت 10ونیم اومدم همراش ولی ناراحتم