2777
2789

شوهرم بزور منو اورده خونه پدرش ک ناراحتی بینمونو کش پیدا نکنه چون دوستش دارم مهربونه اومدم حالا خودش جلو در نشسته گفت تو برو من میام منتظر پدرمم حالا من اومدم خانم خونه رفته رو بام درو هم پدرش باز کردو من نمیدونم الان چیکار کنم برم رو بام یا ن تو راهپله نشستم الان🤕

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اییییی کاش خوب چیکار کنم بخدا ک بخاطر شوهرمچون خیلی اسرار کرد

یکم با شوهرت حرف میزدی واسش توضیح میدادی البته هرجور راحتی گلم ولی ب نظرم نمیرفتی سنگین تر بود 

میدونی عروسایی ک کم محلی میکنن محبوب دل مادرشوهرن

و پایان داستان نوشت ؛ صبر تمام ماجرا بود 💝💖🌸✨️

یکم با شوهرت حرف میزدی واسش توضیح میدادی البته هرجور راحتی گلم ولی ب نظرم نمیرفتی سنگین تر بود میدون ...

دقیقا بخدا ک خسته شدم دیگ 

هر چی میگم میگه دلخوری پیش نیادو...

شوهرم اومد بالا گفت صداش کن نرفتم دخترم رفت پیشش خانم انوز نیومده

ب نظرم برگرد برو خونت 

بیشتر از این نمون خودت بی ارزش میشی خواهرجان

و پایان داستان نوشت ؛ صبر تمام ماجرا بود 💝💖🌸✨️

پنج دقیقه بشین بعد برو چه اومده باشه چه نیومده باشه.بگو من روتو زمین ننداختم اومدم دیگه نمی‌خواد بیا ...

والاه اومدم بالا باز مسغره شدم دیگه چی بگم مجبوری حتی نگامم نمیکنه

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792