۱۳ سال پیش با هزار بدبختی به هم رسیدیم تا حدی که از دوس داشتن زیادش خودکشی کردم ازدواج کردیم از صفر صفر باوجود مخالفتا رسیدم ۴ سال پیش رفتیم خارج کشور آلمان در این ۴ سال فشار روحی روانی زیادی بهم وارد کرد باوجود اینکه میدونست روحیم ضعیفه و حالم خوب نیست اذیتم کرد خیلی خیلی اونم منو مقصر میدونس بعد ۲ سال برگشتیم قبل برگشتمون ۲ ماه هر روز دعوا داشتیم همیشه خونه بود کارش ریموت بود شده بود روزی ۳ ۴ بار توهین میکرد وقتی برگشتیم تصمیم گرفتم دیگه برنگردم باوجود اینکه خیلی اونجا به صرفه بود ولی گذشتم کارش خوب بود دوسم داشت همه چیمون خوب بود ولی درکم نکرد اونم همین فکرو در موردم میکرد ولی من بیشتر ضربه خوردم چون تنها بودم و کسیو نداشتم زبان بلد نبودم و تهمت و تحقیر زیادی بهم کرد باوجود اینکه میدونست بیکناهم شکاک بود پرخاشکر بود دست به زنم داشت ولی میگفت مقصر خودتی دوسش داشتم و دارم تا ۳ ماهی که ایران بودم هدفمون مسافرت بود ولی من باهاش برنگشتم آلمان اون رفت این ۳ ماه خیلی اصرار کرد برگردم پیشش ولی برنگشتم و دیشب گفت دیگه برنگرد ۳ ماهه اونحایی زن من نیستی میرم پارتنر میگیرم باو وجود اینکه دوست داشتم ولی منتظرت موندم میدونم دوسم داره ولی توهین کرد و گفت برنگرد و منم بهش مسیج دادم چند بار اخرین بار گفتم اوکی من دوست داشتم برگردم ولی از توهیناهاش کتک و حسی بدی که داشتم میترسم بازم تجربه کنم خیلی خیلی حال روحیم بد بود و نفهمید درکم نکرد
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!