از لحاظ عقیدتی خیلی با پدرم و ... تناقض دارن
هر دفعه میاد خونمون جنگ اعصابه
دفعه ی قبل سر همین موضوع بابام سکته ی مغزی کرد سابقه ی حمله ی قبلی هم داره و نباید بحث کنه
دو سه بار هم بهش پریدم که مگه شعور نداری و... حتی دیدم حالیش نمیشه به زنش گفتم که بهش یاداوری اونم انگار نه انگار فقط میخندنه(اینم بگم کلا خیلی گل هستش از لحاظ اخلاقی و قصد مسخره کردن و... نداره)
نمیدونم چکار کنم هی کل کل نکنن
اصلا من کاری به اعتقادات ندارم ولی دوست ندارم اتفاقات بدی بیوفته