2777
2789
عنوان

دوماهه عروسی کردم بابام هرروز میگه بیا خونمون

| مشاهده متن کامل بحث + 342 بازدید | 31 پست

بابا باهاشون دوستانه صحبت کن. دیگه تاظهر سرکاری بعدم بری اونجا تاشب پس زندگی خودت چی . کم کم بهونه بیار بکنش یه ذوز در میان مثلا جایی کار داری کلاسی دکتری چیزی. مهمونی دوستی. بعدش میشه اخر هفته ها

رفیق من  همسر من عاشقتم.  🥰

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عزیزم بهشون بفهمون که تو هم مسولیت هایی داری و نمیتونی همیشه اونجا باشی از من به تو نصیحت خیای خونه زندگی خودتو ول نکن

دنبال عیب و ایرادی ؟؟؟ به جای اینکه یه ذره بین دستت بگیری یه آینه دستت بگیر... 

خیلی زیاد هرروز چه خبره 

نرو

وقتی پیام دادی و جوابتوندادم بدون ترجیح دادم بامغززنگ زده ات  بحث نکنم چون فهمیدم با خوک نمیشه کشتی گرفت پس پیام ات بی جواب موند بدون از چیه ...
عزیزم بهشون بهمون که تو هم مسولیت هایی داری و نمیتونی همیشه اونجا باشی از من به تو نصیحت خیای خونه ز ...

آفرین 

تهش اگه خیانت نشه 

سردی حتما میشه 

کائنات ازت ممنونم که نگاهت و حواست به من هست💙خدایا شکرت💚الهی به امید خودت❤
عزیزم بهشون بهمون که تو هم مسولیت هایی داری و نمیتونی همیشه اونجا باشی از من به تو نصیحت خیای خونه ز ...

بخدا منم دوس ندارم خونه زندگیمو ول کنم خونه خودم خیلی راحتترم ولی ازینطرف مامان بابامم خیلی بهم فشار میارن واعصابمو بهم میریزن منم طاقت قهرشون رو ندارم

چی بگم جدایی از فرزند خیلیی سخته فکرشم سخته باز برای بچه راحتره ولی برای پدر مادر نه

والا خودشون بهم فشار اوردن ازدواج کن وگرنه که منم قصد ازدواج نداشتم ور دل خودشون میموندم

بخدا منم دوس ندارم خونه زندگیمو ول کنم خونه خودم خیلی راحتترم ولی ازینطرف مامان بابامم خیلی بهم فشار ...

دیگه چند بار نری عادت میکنن حالا تنها بودم میگفتم گناه دارن ولی خب تنهام نیستن 

دنبال عیب و ایرادی ؟؟؟ به جای اینکه یه ذره بین دستت بگیری یه آینه دستت بگیر... 

بابا باهاشون دوستانه صحبت کن. دیگه تاظهر سرکاری بعدم بری اونجا تاشب پس زندگی خودت چی . کم کم بهونه ب ...

اره بخدااا خورد وخسته باید برم اونجا وقتی هم برم دیگه نمیذارن برم خونه تاااا اخرشب واسه خواب

والا خودشون بهم فشار اوردن ازدواج کن وگرنه که منم قصد ازدواج نداشتم ور دل خودشون میموندم

خب فردا سنت هم بره بالا باز اونارو مقصر میدونی دیگه طبیعت زندگی همینه 

ولی من خودم یه روز در میون خونه بابامم 


  

اره بخدااا خورد وخسته باید برم اونجا وقتی هم برم دیگه نمیذارن برم خونه تاااا اخرشب واسه خواب

نه دیگه تو دیگه همسر داری. اولویت زندگیه. خداذوشکر پدرومادرتم از کار افتاده یا مریض نیستن پس میتونی اخر هفته یا هفته ایی دوبار بری. تو حداقل برسی خونه یه کاری ناهاری شامی بذاری. به خودت برسی دوشی بگیری. استراحتی کنی خریدی برین. پس کی باهم باشین. مامان بابات خیلی نمیتونستن دوریتو تحمل کنن شوهرت نمیدان

رفیق من  همسر من عاشقتم.  🥰

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز