2777
2789

دخترم بیست سالشه پسرم ۲۲ من و پدرشون خیلی باهاشون صمیمی هستیم همیشه باهاشون صحبت میکنیم راهنمایی میکنیم زیاد هم سختگیر نیستیم اما مدتیه دخترم به شدت بدخلق و گستاخ شده گفتیم شاید مشکلی داره کلی باهاش حرف زدم گفتم نترس هرچی هست بگو اما همش میگه شما منو نمی‌فهمید درک نمیکنید من ازتون میترسم بهتون اعتماد ندارم همش داد میزنع گریه می‌کنه چیکار کنم تروخدا اگه راهکاری بلدید بهم بگید😭😭

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همه ی نوجوون ها همیننحرفشونم به شما نخواهند گفتحتما یه تراپیست خونوادگی داشته باشین

زنداداشم روانشناسه ازش مشورت گرفتم گفت حتما ب مشکلی داره که نمیگه ببرش پیش تراپیست غریبه ولی هرچی بهش میگم میگه تو فکر می‌کنی من روانیم😭

بزار اول یه بار تلفنی با تراپیستش صحبت کنه

بگو قرار نیست هرکی میره تراپیست روانی باشه

تراپیست همون دوستیه که همه ی حرفاتو میتونی بهش بزنی ولی دوستت نیست که قضاوتت کنه یا احساسی باشه، کسیه که درسشو خونده و بهترین کسیه که میتونه باهاش حرف بزنه و راهنمایی اشتباه نمیکنه

نه اتفاقا عاشق رشته نقاشی بود الآنم داره تو دانشگاه درسشو میخونه

خب

اگه نیاز داره تنها باشه، تنهاش بذارید

شاید واقعا نتونه مشکلش رو در میون بذاره و فکر میکنه گفتنش دردی دوا نمیکنه یا اینکه نمیخواد غصه بخورید و نگران بشید

اما در عین اینکه به تنهاییش احترام میذارید

حواستون بهش باشه و حامی باشید، حسِ بی کسی نگیره

ممکنه هم خود به خود بعد از مدتی حس امنیت دریافت کنه و بیاد و مشکلی که داره رو مطرح کنه

از طرفیم ممکنه اصلا مشکل مشخصی نباشه و مجموعه‌ای خاطرات گذشته و تجربیات بد قبلی و... اذیتش میکنه

بررسی کنید و ببینید چی باعث شده که فکر کنه شما درکش نمیکنید

یه مدت به حال خودش باشه، با خودش کنار بیاد/اگر مشکلی هست به پذیرش برسه

در آخر هم اگر طولانی شد این رفتار، شاید بهتر باشه با مشاور یا روانشناس صحبت کنید


من شاید صلاحیتِ صاحب نظر بودن نداشته باشم و سنم کم باشه

اما من توی همین رنج سنی ام و خودمم به صورت مقطعی بدون مشکل خاصی اینطور بودم

به همین خاطر تجربم رو گفتم و قصد جسارت ندارم

امیدوارم هر چه زودتر شرایطتون بهتر بشه


خباگه نیاز داره تنها باشه، تنهاش بذاریدشاید واقعا نتونه مشکلش رو در میون بذاره و فکر میکنه گفتنش درد ...

اتفاقا وقتی تنهاش می‌زارم بیشتر عصبی میشه میگه شما برای من ارزش قائل نیستید منو نمی‌خواید وقتی میرم پیشش میگه برید بیرون تنها باشم کلاااا هر لحظه ی چیزی میخواد 

دختر من تو سن ۱۷ سالگی عاشق ی پسری شد ایشونم خیلی دوسش داشت بینهایت اما خیلی با هم فرق داشتیم اونا به شدت مذهبی بودن و خانوادش به هیچ عنوان دختر منو نمیپذیرفتن خلاصه کلی برو بیا داشتیم و در نهایت به زور برای پسرشون زن گرفتن دخترم داغون شد شش ماه تمام افسردگی داشت اما بعد اون دیگه تقریبا پذیرفت و به زندگی عادی برگشت تفریح میکرد خوشحال بود اما الان باز برگشته به حالت اون موقع 

خودم حس میکنم از جانب پسره خبری بهش رسیده اما با اون تعصبی که ازشون دیدم بعید می‌دونم با وجود زن بخواد اینکارو کنه 

اتفاقا وقتی تنهاش می‌زارم بیشتر عصبی میشه میگه شما برای من ارزش قائل نیستید منو نمی‌خواید وقتی میرم ...

عزیزم🥺

چه خوب که شما انقدر پیگیرید و حالش براتون مهمه

واقعا این موضوع قابل تحسینه

چون تجربه‌ای در این مورد ندارم نمیتونم چیزی بگم

اما شاید بهتر باشه با یه مشاور صحبت کنید

با آرزوی بهترین ها

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792