2777
2789

تمام حرفشم اینه که همش مهمونی بدم داداشش که تو یه ساختمون هستیم دعوت کنم یا برم پیششون یا بچشون بیارم پیش خودم فکر می‌کنه من وظیفه امه من همه این کارها و کردم ولی نتیجه مهمونی دادن میشه اینکه خونم میشه پاتوق وقتی برم پیششون باید بشینم پز دادن جاریم نگاه کنم اگه بچه آسون بیارم پیشم بعدش میگه چشم خورد کلا آدم های یکی هستن منم هم شاغلم هم درونگرا دیگه حوصله ندارم واقعا 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792