من واقعا احساس سردرگمی و بی معنایی زندگی دارم حس می کنم تمام و پیر شدم
برنامه و هدف چینی دارم تو زندگی ولی گاهی حس می کنم دارم با این اهداف خودمو گول میزنم آخرش که چی چند سال دیگه می تونم تو این دنیا بمونم !تهش پنجاه سال که بیشترشم تو دوران نیمه ی دوم زندگیه
(دوستان غم من تو زندگیم بیماری برادر جوانمه که حاضر بودم خیلی چیزامو بدم ولی اون خوب باشه اینو گفتم که الان نگید خدا چرا به فلانی همه چی داده به ما نداده
هیچکس در منو نمی دونه شب بیداری ها گریه ها از اون لحاظ نابودم مطمئنم همه میگن خوش بحال رها)