یه بار مامان خالم نشسته بودن پیش هم باهم حرف میزدن
یه دفعه شانس گل من کشیده شد به معلما و دوره کرونا
منم فاز عقل کل گرفتم گفتم گور همشون پدرسگا نون خور مفتن
هیچی حالیشون نیس
چشمتون روز بد نبینه فهمیدم شوهر خالم معلمه اینم موقعی فهمیدم که مامانم گفت دخترم بس کن اقای ایکس(شوهر خالم)معلمه