2777
2789

همسرم یه میلیارد پول داره و من یک ونیم 

من اول بهش گفتم بیا پولامون و روی هم بزاریم یه چیزی بخریم .گفت نه من با پولم خودم میخوام بخرم. فقط می‌خوام پولِ خودم باشه حتی اگر کم باشه. گفتم اگر نگرانی به نام من قراره بشه .من پولمو می‌گذارم کلا به نام تو باشه 

گفت نه و رفت با پول خودش،یه زمین گرفت که الانم پشیمون شد و معامله رو فسخ کرد

به من گفت پولمو می‌گذارم رو پول تو همش به نام تو هر زمینی که تو خواستی و به نام خودت بخر

خوبه بنظرم موافقت کن. 

فقط 30 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

پروفایل کپی نشه پلیز ❌❌❌❌ خودمم . من فاطمم   از یه خونه ی دنج ک تموم دنیامه 🌎🌝 یه دونه 😁 شوهر دارم که پسرخالمه 👫 نزدیک یه ساله رسمی هم شدیم و ازدواج کردیم ازاون عشقای فامیلی 😁😁😁❤❤❤ توی ده باصفا کنار تموم فامیلام زندگی میکنم ( شاید فکر کنی رضایت دارم ولب نه چالش دارم 💔🤣)،سعی میکنم ادم خوبی باشم مگه چندسال قراره تو این دنیا باشیم 😘😘😘😘 من درونگرام از جمع اجتماع فراریم عاشق تنهایی خونه البته طبیعت عشقههههه😙 یه نیمچه اشپزم و عاشق غذا  تو تاپیکا اشپزی تگم کنین مرسی  عشقای من بوس به لپای تپلی تون 😌💋  همین دیگه 😅 بایییییی 👋 دارم گواهینامه میگیرم اگه تجربه ای از ازمون توشهری داری بگو بهم مرسی جیگر ❤🎀🫀 راستی قنادم  سوال داری بپرس

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.


خب دیگه مشکل حل شد که

ولی چقدر بدم میاد از اینکه مرد بخواد پولشو تز پول زن جدا بکنه 

🩷سزاموئید=اصطلاح آناتومیکال برای استخوان های کنجدی بدن؛الهام گرفته از جثهٔ ریزنقشم(اردیبهشت 1403)|| من تنهاییام رو کشیدم،حسرتام رو خوردم،حس مضخرف ناکافی بودن رو بیشتر از هرکسی از نبودنات و نخواستنات تجربه کردم،فرصتام رو هم دادم،دیگه درست هم بشی و بیای سراغم منم که دیگه "نمیخوام".(29فروردین1404)||من تمام خاطراتی که حتی در ذهنم از تو داشتم را پاک کردم دیگر تمایلی برای فکرکردن به آنها ندارم، خاطرات خوبت حسرت و نفس عمیقی را در من زنده میکند و خاطرات بد ات نفرت و دل شکستگی را، هیچکدامشان را نمیخواهم یادآوری کنم، از تو برای من فقط یک حس به جا مانده، یک حس قدیمی و کمرنگ که گه گداری از دلم میگذرد... (10تیر 1404)|| فکرمیکردم از تو درمان شده ام، مثل مخدری که از خون بیرون میرود. خواستم بنویسم سم، دلم نیامد. هم آینده ای برایمان وجود ندارد و هم ترک عادت فکرکردن به تو برایم غیرممکن شده است. هم نمی‌خواهم برگردی و هم دلم برایت تنگ شده، نمی‌دانم اگر دوباره پیغامی از تو بگیرم چه حسی خواهم داشت(27 تیر 1404)||

میگه تو ناشکری من هرکاری برات کنم رضایت نمیدی .الان باید کلی خوشحال بودی نه اینکه ناراحت

پول خودتا بده سکه بخر

بزار بانک منت شوهرتم نکش

از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌اش.(امام موسی صدر)                                                                            
سه دنگ ،سه دنگ میگه اصلا نه .فقط باید به نام تو باشه. بقیه شو هم بخون

خواهر من نمیفهمم تو به شوهرت میگی حرص نخور برای سلامتی ضرر داره 

الان تو داری حرص چی رو میخوری؟

پز زیرپوستیه؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792